با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+[تلگرام]با اينکه خاک مرده در اين شهر ريخته اند
عشق آمد و مسير شد و جان درست کرد
از ما گداي پشت در خانه ي کرم
از اين کريمه بانوي ايران درست کرد
مشهد خودش قلمرو شهبانوي قم است
قم را براي شاه خراسان درست کرد
خوشبخت آن کسيست که باشد گداي قم
بيچاره آن که نيست سر سفره هاي قم
قم بارگاه مادر معصوم هاي ماست
جان تمام کشور ايران فداي قم
+[تلگرام]به تو دل ندهم
به که دل بدهم
تو بگو چه کنم دلتنگم
نه کنار توام
نه قرار توام
نه براي خودم ميجنگم
آه از اين بي خوابي
از عمري بي تابي
اين بوده تقديرم
روزي از فرداها
شايد در روياها
دستت را ميگيرم
دستم را بگير
چشمت را ببند
با من گريه کن
همراهم بخند
عمر رفته را رها کن
تو فقط مرا صدا کن
اشکم را ببين
غرق بارانم
هم پر از دردم
هم پريشانم
همه باور من
رخ ديگر من
که ميان دلم پنهاني
تو بگو دل من
همه حاصل من
که تو درد مرا ميداني ...
+موسيليني
استالين
هيتلر
آتاترک
ناپلؤن
رضاخان
همه احمق بودند!
کدام مرد عاقلي بجاي عشق ورزيدن به معشوقش
عمرش را صرف جنگ مي کند!؟
تازه اين مردک ها بايد بيايند نزد شما, چرتکه ي ديکتاتوري عشق را بياموزند!
شما نيز نگران آبرويت نباش
اينجا ديرزمانيست که پرنده اي پر نمي زند و کسي شعر نمي خواند.
بيا جان و دلم!
بيا در لا به لاي اين همه سکوت, هنوز تابستان نيامده, بستني سالار با طعم شاهتوت تناول کنيم.
البته از خدا که پنهان نيست, از شما چه پنهان جان و دلم!!! من در دوران نقاهت کرونا هستم. شما بجاي من هم ميل کن تا بفهمي دو تا دو تا بستني سالار خوردن چه دردسري دارد. - کفش هاي مکاشفه
+خاک حرم رسيد ، دوا نيز داده شد
آب حرم رسيد ، شفا نيز داده شد
.
ما طور خواستيم مقيم حرم شديم
ما جلوه خواستيم ، خدا نيز داده شد
.
اصلا بهانه هاست که ما را مي آورد
با دادن بهانه ، بها نيز داده شد
.
هر جا اگر به خواسته ها لطف مي شود
در اين حرم نخواسته ها نيز داده شد
.
از بس کريم بود که در هم خريد و رفت
در ازدحام ، حاجت ما نيز داده شد
.
اصلا به خواهش کم ما اکتفا نکرد / ما سنگ خواستيم ، طلا نيز داده شد / گفتم رضا ، عطاي حسيني نصيب شد / گفتم حسين ، امام رضا نيز داده شد / مي خواستم به مشهد تو راهي ام کنند/ ديدم برات کرببلا نيز داده شد. - کفش هاي مکاشفه
هرچند امسال هيچکدام داده نشد. اما ان شاءالله امسال روزي هممون ميشه ب لطف ايمه معصومين عليهم السلام - کفش هاي مکاشفه
+محرمي نيست وگرنه که خبر بسيار است
رمق ناله کم و کوه و کمر بسيار است
*اي ملائک که به سنجيدن ما مشغوليد*
*بنويسيد که اندوه بشر بسيار است*
ساقههاي مژهام از وزش آه نسوخت
شُکر! در جنگل ما هيزم تَر بسيار است
سفرهدار توام اي عشق بفرما بنشين
نان ِجو ، زخم و نمک ، خون ِجگر بسيار است
پشت لبخند من آيا و چرايي نرسيد
پشت دلتنگيام اما و اگر بسيار است
اشک ، آبادي چشم است بر آن شاکر باش/ هرکجا جوي رواني است کپر بسيار است/ سالها رفت و نشد موي تو را شانه کنم/ چه کنم دوروبرت شانه به سر بسيار است - کفش هاي مکاشفه
+خدا با اسم اعظم يا علي گفت
ملک در اولين دم يا علي گفت
عجب سري است در خلقت که از خاک
چو برمي خاست آدم يا علي گفت
عصا در دست موسي اژدها شد
کليم آنجا مسلم يا علي گفت
مسيحا دم از آن گرديد عيسي
که در دامان مريم يا علي گفت
محمد در شب معراج برخاست
به قصد قرب اعظم يا علي گفت
علي را ضربتي کاري نمي شد
گمانم ابن ملجم يا علي گفت
+شعر سفر
شاعر: قيصر امين پور
گرچه چون موج مرا شوق ز خود رستن بود
موج موج دل من تشنه ي پيوستن بود
يک دم آرام نديدم دل خود را همه عمر
بس که هر لحظه به صد حادثه آبستن بود
خواستم از تو به غير از تو نخواهم اما
خواستن ها همه موقوف توانستن بود
کاش از روز ازل هيچ نمي دانستم
که هبوط ابدم از پي دانستن بود
چشم تا باز کنم فرصت ديدار گذشت
همه ي طول سفر يک چمدان بستن بود
+يکي از مواقع استجابت دعا اگه خدا قبول کنه موقع باريدن باران از آسمانه
بقول حاج آقا فاطمي نيا: فقط عافيت جسم و روح از خدا بخواهيد که همه چيز در عافيته.
ان شاءالله عافيت همراه با عاقبت بخيري.
@};-