پيام
+
[تلگرام]
دريا جان عاشقت بودم
دل داده ات
مجنون تر از ليلي
شيرين تر از فرهاد
در تمام موجهايت عشق بازي کردم
تو مرا در آغوشت غرق مي کردي
و ناگهان وقتي نفسم بند مي آمد
موجهايت سربزير مي شدند
و لب ب لب من مي ايستادند
شوکي مصنوعي مي دادند
تا نفسي تازه کنم
نفس تازه مي کردمو
و دوباره من و هم آغوشي موجهايت
عشق بازي از سر شوق
و تا عمق آبهايت ميرفتمو
با عشق سربلند ميکردمو
و دوباره نفسي تازه !!
درياجان!
چرا امروز از دنده ي چپ بلند شده اي؟
مثل اقيانوس نا آرام جنوبي!!
سخت
ديکتاتور
باور کن
کشتي هايم غرق مي شود!
و چشم هايم در عمق اقيانوست، بسته!
ديگر از تو ميترسم.
تو يک تروما براي من هستي.
دريا جان مي داني!
اصلا من ب آمارت مشکوکم, ب برخورد کشتي هايت
ب سيگنال قطع شده ي بالاي سرت
ب مه غليظ اطرافت!
غريبه پرست شده اي درياجان!
مگر مي شود ک آدمهاي غريبه ي يک کشتي جان سالم ب در برند
اما ب کشتي آشنا, دهن کجي کني و در تو غرق شود.
درياجان ببخش! من ب تو مشکوکم
گمان دارم مردان سياست تو را کوک کرده اند
خواهشي از تو دارم دريا جان!
لطفا ازين ب بعد آرام باش
مه هايت را کنار بزن
و مثل هميشه آبي
همگام با وصل سيگنال هاي محبت و زندگي.
عقيل صالح
96/11/6

هما بانو
قشنگ بود ..
کفش هاي مکاشفه
{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} ممنونم هماجان