پيام
+
[تلگرام]
تو نشان آب هايي!!
کاش يک کشتي بودي
و مرا با خود ب مرزهاي دور ميبردي
ب جهان هاي تازه تر
ب خواب هاي مه آلود ابرها
ب نسيم بارور بادها
دست در دست هم
تا ديگر خبري از يأس فلسفي امواج نباشد
باور کن وقتي هوايمان عاشقانه باشد
باد زوزه نمي کشد
دريا طوفاني نمي شود
کشتي نمي شکند
ببين جانم! تايتانيک حتي يک اتفاق نادر بود, هرگز ديگر اتفاقي آن چنيني رخ نمي دهد ک دور از هم , در حسرت هم!
آن داستاني بيش نيست!
مثلا مثل قبل ترها قول بدهيم تو براي من باشي من براي تو ،
من هر روز بگويم ؛ عاشقت هستم
تو هر روز بگويي: دوستت دارم خيلي زياد, خيلي زياد, خيلي زياد
من بگويم: صادقانه بگو, اين دوستت دارم ها ک دروغ نيست؟
تو بگويي: شک نکن همه اش حقيقت است, شک نکن!!
…
…
أههه
چقدر حواسم پرت شده است!
کجا بودم؟
هان!!
کاش يک کشتي بودي!
کاش يک کشتي بودي!
*مرگ بر آمريکا*
98/8/30