پيام
+
[تلگرام]
در جايي ديدم ک نوشته بود
اگر زندگي تان يک کتاب بود
اسمش را چه مي گذاشتيد؟
يکي گفت:گاهي شيرين, گاهي تلخ
يکي ديگر؛ مصيب نامه
ديگري با خنده گفت؛ محمدنامه
زني گفت؛ يک قدم مانده ب خوشبختي
زني ديگر؛ بر باد رفته
مردي از اين ميان فرياد زد؛ خاطراتي براي نخواندن
مردي ديگر؛ اگر دست خودم بود ترجيح مي دادم ب دنيا نيايم.
يکي ديگر: در آسمان ها
ديگري؛ در درياها
ديگري؛ احب الله من احب الحسينا
و ديگري؛ سرگذشت از سرگذشت
و جواب هاي بيشماري از زندگي
و
اما من!!
تمام اينها را در تو خلاصه مي کنم
نام زندگي من در تو خلاصه مي شود
و اسمش
روياي يک شب پاييزي
کتابي ک طراوتش پر از وجود توست
و يک نفر هست ک تصدق تمام لحظه هايش مي رود.
_ _
97/6/30