پيام
+
تمام بعداز ظهرهايم را, در چرخه ي اضطراب و افسردگي, ب خودم
ب ديوار
ب اتاق
ب کوچه ي کناري خانه ي مان زل زدم, رنجش از احساسم, از ساده گي ام, از داغ کردن دين, از بازيچه کردن خداوند, و اينهمه تناقض هاي چالش برانگيز, چالش افسردگي ام را فوران کرده, بايد يک ويزيت رواندرمانگري براي واژگون کردنم , براي خودم بنويسم, نياز ب تحول دارم.
هايدي
96/11/6
من.تو.خدا
:'(
شهريار کوچه ها
ان شا الله درست ميشه
هما بانو
:(