پيام
محمد_عابديني
96/10/12
کفش هاي مکاشفه
اين يه تيکه از سريال پايتخت بود ک نيومد. اونجايي ک نقي مسابقه رو باخته و خونه بر ميگرده , پوست تخمه ريخته, و ميگه, تخمه فروشي باز کرديد هما , هما داره ب بچه ها زبان ياد ميده. نقي ميگه ديس ايز بوک هما, آره!! ديس ايز بوک ...
کفش هاي مکاشفه
بعدش ميگه؛ دامادم داره روزنامه تاريخ گذشته ميخونه, پدرم در خواب عميق فروخته, زنم داره تدريس زبان ميده بچه منه, خواهرم داره سبزي رو ريز ريز ميکنه, زندگي در کمال آرامش جريان داره, همه چي آرومه, من چقد خوشبختم
کفش هاي مکاشفه
آخه چرا داريد منو بازي ميديد شما, چرا داريد همه چيزو عادي جلوه ميديد شما, چرا داريد صحنه سازي مي کنيد, من باختم , بدم باختم , من آبروي شهر خودمو بردم, سقف من رو سرم خراب شده, خرج منه زنم ميده, در خانه داماد سکونت دارمم, هيچ ننگي ازين بالاتر نيست.. من دارم ب قهقهرا ميرمم, فقط بذاريددد برممم مننننن
کفش هاي مکاشفه
ارسطو زير کرسي قايم شده , يهو گوشيش زنگ ميزنه :) نقي دنبال صداي موبايله ... ميره زير کرسي , با ارسطو رودر ميشه . ارسطو با ترس ميگه ؛ سلامم ببر مازندرانن . سلام تايگر ... :D
رايحه ي انتظار
:D @};-
کفش هاي مکاشفه
{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار{/a} :D @};-
من.تو.خدا
بهترين فيلم :D
کفش هاي مکاشفه
{a h=bandevmaaboud}من.تو.خدا{/a} خيلي =) @};-
رايحه ي انتظار
{a h=nostalgic2}کفش هاي مکاشفه{/a}من هميشه پاي اين فيلم از خنده دلم درد ميگيره:)
کفش هاي مکاشفه
{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار{/a} منم, خيلي شيرين و جذابه :)
رايحه ي انتظار
{a h=nostalgic2}کفش هاي مکاشفه{/a} کاملا=) @};-
کفش هاي مکاشفه
{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار{/a} :) @};-